مایندموتوررژیم های هنری و کاستی های مفهوم مدرنیته / ژاک رانسیر - مایندموتور
تماسآرشیوخانهجستجو
رژیم های هنری و کاستی های مفهوم مدرنیته / ژاک رانسیر

در تاریخ February 01, 2010

ترجمه : بابک سلیمی زاده

توضیح : این مقاله ترجمه ی بخشی از کتاب «سیاستِ استتیک: توزیع امر محسوس» نوشته ی ژاک رانسیر می باشد، که بزودی توسط همین مترجم به همّت نشر چشمه منتشر خواهد شد. ژاک رانسیر فیلسوف معاصر فرانسوی، در مقاله ای که می خوانید تفکیکی میان سه رژیم از هنرها را مشخص می کند. اول، رژیم اخلاقی تصاویر، که صورت بندی اصلی آن توسط افلاطون شکل گرفت، و با اینحال این بدان معنا نیست که چنین رژیمی در دوران مدرن یافت نمی شود. افلاطون توزیعی سخت و شدید از تصاویر ـ که نباید با هنر اشتباه گرفته شوند ـ در رابطه با منش و خلقیات جامعه را ارائه داد. و این توزیع را با ترتیب دادن تصاویر مطابق با خاستگاه شان (الگو) و غایت یا پایان شان (اینکه به چه کاری می آیند و چه تاثیری می گذارند) انجام داد. رژیم بعدی رژیم بازنمودی یا بوطیقایی است که در قالب نقد ارسطو بر افلاطون شکل گرفت. این رژیم، هنرها را از معیارهای اخلاقی، مذهبی، و اجتماعیِ رژیم اخلاقی تصاویر رها کرد. و هنرهای زیبا را، تا جائیکه تقلید هستند، از سایر تکنیک ها وشیوه های تولید تفکیک کرد. کار در رژیم بازنمودی هنر، به جای بازتولیدِ صرفِ واقعیت، تابع اصول خاصی است که فرمهای این هنر را تعریف می کند: از قبیل سلسله مراتب ژانرها و سوژه ی اصلی. رژیم استتیکیِ هنرها، در عوض، سلسله مراتب «توزیع امر محسوس» که خصیصه ی رژیم بازنمودی هنر بود را از میان برمی دارد. این رژیم در صدد برقراری «برابری» میان سوژه های اصلی، استقلال سبک در رابطه با محتوا، و درون ماندرگاری معنای چیزها در خودشان برآمد. رانسیر در قالب توزیع این سه رژیم هنری، کاستی های مفهوم مدرنیته را خاطرنشان کرده و نسبت ها و اختلافات آوانگاردیسم را با این رژیم استتیکی هنرها مورد بررسی قرار می دهد.