رژه پیشاپیشِ دستهی ما، دو شیپورزن با جامهای آراسته، در شیپورهای بزرگشان میدمیدند. یک طبال در میانشان، یک قدم عقبتر، در هیبت مردی بلندقامت با ریشهایی انبوه و نامرتب، طبل مینواخت. شیههی شیپور پاها را بالا میکشید، و غرش طبل بر زمینشان میکوفت. ما از میان گردوغبار همچون ارواحی اتوکشیده، آدمآهنیوار پیش […]