شبی از آن تو باشم دو نخ سیگار به من بده تا شبی از آن تو باشم چنین گفت و چنین کردم گفتم از من مرنج حرفی تازه بزن تا خوابم ببرد گفت از من کاری بیشتر بر نمیآید نمیخواهی سیگارت را پس بدهم گفتم تن من تباه شده است در تو چون لاشهای […]