دسته بندی
برهنگی / جورجو آگامبن
ترجمه: مرتضی حیدری ۱٫ در ۸ آوریل ۲۰۰۵، در گالریملّیِ نو در برلین، ونسا بیکرافت (Vanessa Beecroft) اجرایی را به صحنه بُرد که در آن صد زنِ برهنه (گرچه حقیقتاً آنها جوراب-شلوارهای نایلونی به تن داشتند) ایستاده، بیحرکت و بیاعتنا، در معرضِ نگاه دیدارگرانی قرار گرفتند و، پس از انتظار در صفی مطول، در گروههایی وارد […]
رابطه ی مارکس با هگل / لوئی آلتوسر
ترجمه: آیدین خلیلی بسیار مایلم از آقای ژان هیپولیت برای این که مرا با دعوت به سمینارشان مفتخر کرده اند تشکر کنم. من بسیار به آقای هیپولیت مدیونم. در میان گستره عظیمی از دستاورد ها در تاریخ فلسفه فرانسه، از ایشان به عنوان کسی که جرات ترجمه هگل و حمایت از چاپ هوسرل را داشته اند […]
مقدمهی مارک سیم بر ضدّ ادیپ: اسکیزوفرنی و سرمایهداری
مترجم: رفیق نصرتی « باید در ایگو-هایمان بمیریم و باز در تودهها متولد شویم، نه دور از هم و در خود مسخ شده؛ بلکه با حفظ فردیت در ارتباط با هم.» هنری میلر، سکسوس ضد- خود[۱] « در صندلیِ راحتی که روانکاو فراهم کرده است لم دهید و سعی کنید از هر دری حرف بزنید. روانکاو، […]
انگشت شست پا / ژرژ باتای
ترجمه سارا خادمی انگشت شست پا انسانی ترین عضو بدن انسان است، بدین معنا که [به جر شست پا] هیچ عنصر دیگری در بدن انسان وجود ندارد که از عناصر متناظر میمون های انسان نما مانند شامپانزه، گوریل، اورانگوتان، یا گیبون متمایز شده باشد. این مساله ناشی از این واقعیت است که میمون ساکن درخت است، […]
چهار ساعت در شتیلا / ژان ژنه
ترجمه: مرتضی حیدری در شتیلا، در صبرا، گوئیم (Goyim) گوئیم را قتلِ عام کرد—این چه دخلی به ما دارد؟ -مناخم بگین (درکنست)۱ مقدمه اگر «چهار ساعت در شتیلا» ارزشمندترین متنِ ادبی و سیاسیِ این مجموعه در نظر گرفته شود، به این خاطر است که از قلمروهای ادبی و سیاسی میگریزد. در واقع، ژنه همهی سرمایههای […]
شک سزان / موریس مرلو-پونتی
ترجمة مهدی سلیمی ترجمه این مقاله تقدیم می شود به “مجتبی تفنگ”، برای تمام فلاکتهای زندگی نقاشانه و انزوای ناب اش. سزان صد جلسة کاری برای کشیدن یک طبیعت بیجان و صد و پنجاه جلسه برای کشیدن یک پرتره لازم داشت. آنچه که ما کارِ سزان مینامیم، برای خودِ او صرفاً یک جُستار یا رهیافتی در […]
درباره ی ژان ژنه / ادوارد سعید
ترجمه: مرتضی حیدری نخستین باری که ژان ژنه را دیدم بهارِ سالِ ۱۹۷۰ بود، فصلی تئاتروار آشفته و مغشوش، که انرژی و بلندپروازیها از خیالورزیِ اجتماعی امریکا رها و وارد پیکرهی اجتماعی آن میشد. آنجا همیشه مقداری شور-و-شوقِ جشن گرفتن، فرصتهای به پا خواستن، و لحظاتی نو در جنگِ با هندوچین خواه در به سوگ نشستن […]
جیغ و دادهایی به نفع سینما / سینا حبیبی
1 سینما چگونه هستیِ خود را به عنوان یک کُل نشان میدهد؟ در واقع سوال اصلی اینجاست که سینما به عنوان یک قائم به ذات چگونه از محصولاتِ خود (فیلم) متمایز میشود؟ یا به بیان روشنتر هر صحبتی از سینما، صحبتی از یک فیلم است؟ ژیل دلوز(۱)در مقدمه سینما ۱(۲) معتقد است سینما بخشی از […]