دسته بندی
خورهگی / داستانی از مریم شیخ
در زندگی خوره هایی هست که معلوم نیست چه دردی آنها را به جان آدم انداخته است. امروز در ایستگاه مترو نشسته بودم تا وقتی قطار آمد جلوی آن پرت شوم و بمیرم. اما وقتی در خیالم آدم هایی که پس از مرگم گریه می کردند را شمردم ، منصرف شدم. با احتساب اعضای خانواده […]
الجزایر / کتی آکر
ترجمه: سمانه مرادیانی مجموعه ای از اوراد، چراکه هیچ چیز دیگری کارگر نیست زمین الجزایر در این گنداب امریکا زندگی صورتی رنگی ست
شورش چرخدندهها / داستانی از محمد مهدی نجفی
بیحرکت خطرناک / داستانی از محمد مهدی نجفی
بیشتر از اینکه شبیه کسی باشد شبیه چیزی شده بود. شبیه کاناپه، کمد دیواری، یا جالباسی. نه، نه! بیشتر شبیه پایهی سرمی بود که دمر افتاده باشد. حتا لگن دستشویی از او بیشتر شبیه کسی بود. دهانهی گردش او را به یاد شکم پدرش میانداخت. چه بزرگ بود و گرد! تنها چیزی که از او […]
نوازندگان / محمد مهدی نجفی
گرازها و گاوها / طاهر رهبری
من و یوزی / مجموعه داستان رئوف دشتی
تعمیر / بابک سلیمی زاده
« شکافِ بینِ عضلات بازوی یک قهرمان ، مهمترین مسئله ی بشری ست. کارآمد ترین قوّه ای که یک قهرمان می تواند داشته باشد همین شکاف است. از این شکاف قوّه ی قهریه بیرون می آید. تمام قهرمانان ما ، مثل پوریای ولی ، تختی و این امروزی ها ، همه شان از این […]