سئوال اصلی لوکاچ این است: “نویسنده در کجای جامعه قرار دارد؟ چه چیزی را دوست دارد و از چه چیزی بیزار است؟” اینجا نویسنده در مرز “آنچه هست” و “آنچه باید باشد” قرار میگیرد. در این نگاه ایدئالیستی، اثر هنری نتیجهی تلاشی برای وحدت “آن چه هست” با “آنچه باید باشد”، یا رسیدن به مرحلهی […]
ورژن اجرا شده این شعر در “اسپری ۸۷” را از اینجا دانلود نمایید عشقال سوگند به هر چه گند و گه که گاهی گُندهتر میشوم از نیمکت ذخیرهها سایز شلوارم از پایم میرود تا خرما تا شیرهها به کرمان میرود ازکرمها تا زیرهها . آن زیر میرها چیزی به جز جِر اگر یافتی جار مزن […]
ورژن اجرا شده این شعر در “اسپری ۸۷” را از اینجا دانلود نمایید جعفر! صله نمیخواهم، به جاى صله وصله بزن! دستم را، پایم را، لایم را ما عضو یک خانوادهایم که چند خانواریم؟ اگه زلزله بیاد چند نفر زیر آواریم؟ نفرات برتر یا نفرات خرتر؟ برترى ما از خرى ماست عرعر در این صورت […]
ورژن اجرا شده این شعر در “اسپری ۸۷” را از اینجا دانلود نمایید. اشعهی کانال را ماه بازتاب میکند اشعهی کانال بستنیام را آب میکند دستکش ِ مارک دارم و آدامسی که دهانم را میجود کفشِ آدیداس دارم با داستانی که رودخانه اش ترجیح میدهد خانه را از استکان بخورد. آب از آب […]
> نام اثر شماره یک «آب پاشی از شلنگ همسایه» میباشد.