تماسآرشیوخانهجستجو


دسته بندی

بایگانی موضوعی: "شعر"

ویدئوی «overdose» / کاری از مجتبی حق جو

دانلود ویدئوی «overdose» (سی و شش مگابایت) کاری از مجتبی حق جو بر اساس شعر «overdose» نوشته ی بابک سلیمی زاده

پاره نویسی / نانام

( شعر )

  این متن‌های کوتاه ظرف چند هفته گذشته و در حالت‌های گوناگون بر کاغذ آمده‌اند. نیازی ندیدم  که برای خوش آمدِ خاننده به آنها وحدت ببخشم. اینها برآمد و نماینده‌ی تناقض‌های من به مثابه شاهدی بر زندگی و آثار آیرو هستند. این تناقض ها همانقدر خانش‌های مرا رقم زده اند که نوشته های او را. […]

صعب العبور / شعری از بابک سلیمی زاده

( شعر )

دانلود فایل صوتی    ۱ طناب طناب طناب/ میان این سه طناب کدام را انتخاب کنم؟/ مهمانیِ شومی ست این لامپ روشن/ که سقف را به اتاق می آورد/ نقبی از این دیوار به آن دیوار که/ آنجا/ نیست/ نقبی در این قاف/ دالانی در آن دال اعظم/ که صندلی در سکوتش گذاشتم/ محتسب نشسته […]

دو فایل صوتی از شعرخوانی آرش قربانی

( شعر و صدا )

لحظه ی تصمیم برای دانلود مستقیم فایل صوتی اینجا کلیک کنید یک مگا بایت   عکس های گمشده برای دانلود مستقیم فایل صوتی اینجا کلیک کنید هشتصد کیلو بایت   متن شعرها ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ لحظه ی تصمیم عکس های گمشده

چهار شعر از ائلوار قلی وند

( شعر )

ترجمه: آهو حسانی   ۱ من عجیب تو رو دوست دارم از فصل ها فصل پنجم رو از وطن ها وطن دّوم از عمرم فردای خطرگر مجهول صد سال بعد از این سال‌ها رو دوست دارم یه برادر اون طرف دریاها از مادرها مادر همسایه رو من عجیب تو رو دوست دارم   ۲ خسته ام […]

شعر «بایگانی» با صدای محمد مهدی نجفی

( شعر و صدا )

شعری از محمود سودایی و محمد مهدی نجفی با صدای : محمد مهدی نجفی برای دانلود مستقیم فایل صوتی اینجا کلیک کنید. ۵/۳ مگابایت برای خواندن متن شعر بایگانی اینجا کلیک کنید  

ویدئوی «ماتحت» / کاری از مجتبی حق جو

برای دانلود مستقیم ویدئو اینجا کلیک کنید ۸٫۸ MB ویدئوی «ماتحت» کاری از مجتبی حق جو بر اساس شعر «ماتحت» نوشته ی بابک سلیمی زاده   مرتبط ـــــــــــــــــــــــــــــــ شعر «ماتحت»  

زیر سمِ اسب آبی / شعری از محمد مهدی نجفی

( شعر )

تن اوراقم را چهار موتور خسته زرت و پرت کنان می‌برد به خانه‌ی بخت در منتها الیه زرافه چشم باز می‌کنم و خود را در دهان غاز می‌بینم لب می‌گشایم و از دهانم واق می‌شنوم نور چراغ‌قوه می‌شوم زیر پتو و از ستون فقراتم ماری بیرون می‌خزد که قبلن در خطوط مترو به فکرم خطور […]